اگه لب و لوچه آویزون نکنم تا بغلم کنی...

اگه بهت نگم آقامون...

اگه از سرو کولت نرم بالا...

اگه برات عشوه نیام...

اگه  نگم تو فقط مال منی...

اگه ناغافل دستاتو نگیرم...

اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم...

اگه لج بازی نکنم...

♥

♥

اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!

تو پسری

…

اگه روم حساس نباشی...

اگه باهام مهربون نباشی...

اگه بهم اخمای کوچولو نکنی...

اگه دستمو محکم نگیری...

اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت...

اگه سر به سرم نذاری...

اگه قربون صدقم نری...

اگه نگرانم نشی...

اگه بهم نگی عروسک من...

اگه نگی من مهمم که میگم خوبی...

اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم

 

 

پس بیا و مرد باش(♥)

 

 

گاهیـ دلـــــت نمیـ خواهد 

دیروز را بـہ یاد بیاری...! 

 

قدیم تر ها چقدر بهانه برای ملاقات و محبت زیاد بود !

 

 

چشمه ی آب ، کوزه ی سنگین ، راه طولانی !

 

 

آب را که لوله کشی کرده اند همه چیز خراب شده !

((بهار))

 

غـــمـــگیـــنـــم…

 

هـــمـــاننـــد دلـــقـــکـــی کـــه روی صـــحـــنه چشـــمـــش

 

بـه عـــشـــقـــش افتـــاد کـــه بـــا معـــشـــوقـــش

 

بـــه او میـــخـــنـــدد…

 

یادمان باشد

 

وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم

 

در برابرش مسئولیم...

 

در برابر اشکهایش

 

شکستن غرورش

 

لحظه های شکستنش در تنهایی

 

و لحظه های بی قراریش

 

و اگر یادمان برود

 

در جایی دیگر

 

سرنوشت یادمان خواهد آورد

 

و این  بار ما خود فراموش خواهیم شد

 

مرا یاد نمی کند و باز دلم بی رحمانه می خواهدش

 

 

چه غرور بی غیرتی داری ای دل من...

گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم

 

 

که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست”

 

 

هیچ چیز...

 

 

بهار

 

نوازشگر خوبی نبودی
ســـــــــــفید شده
تار مویی را که قســــــــــــم خوردی با دنــــــــــــــــــیا عوضش نمیکنی

خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیند
گاهی وســـــــــط یک فــــــــــکر…
گاهی وسط خــــــــــیابان!!!
ســـــــــــردت میکنند؛ داغـــــــــت میکنند خاطـــــــــرات تمـــــــــام نمیشوند…
تمامـــــــــت میکنند