♥♥حکایت راقت......♥♥
حـ ـ ـکایت رفـ ـاقت، حکـ ـایت سنگـ ـ ـهای کنار ساحلـ ـ ـه...
اول یکـ ـی یکـ ـی جمعشـ ـ ـون میکنـ ـ ـی تو بغلــ ــــ ــت،
بعـ ـدشم یکی یکی پرتشـ ـ ـون میکنی تـــــو آب؛
اما بعضـ ـ ـی وقتا یه سنگـ ـ ـهای قیمتی گیـ ـ ـرت میاد،
که هیچ وقــــت نمیتونی پرتـ ـشون کنی…
نظرات شما عزیزان: