♥♥عاشقانه و دل تنگی.............♥♥
نگاهت را میخوانم
هرآنچه دردلت میگذرد
دردیدگانت نوشته میشود
ومن تنها کسی هستم که خط چشمانت را میخوانم
امروز نوشته است :
به عصبانیتم نگاه نکن
من عاشقت هستم
ومن تنها کسی هستم که خط چشمانت را میخوانم
امروز نوشته است :
به عصبانیتم نگاه نکن
من عاشقت هستم

خورشیدخانم
گیسوانت را جمع کن
ازدنیای من برو
میخواهم فقط سیاهی را ببینم
وتاریکی را میهمان کنم
دنیا سیاه باشد
بهتراست
تاپرازرنگهای ظاهرن زیبایی که
فقط غم را هدیه می کنند
گیسوانت را جمع کن
ازدنیای من برو
میخواهم فقط سیاهی را ببینم
وتاریکی را میهمان کنم
دنیا سیاه باشد
بهتراست
تاپرازرنگهای ظاهرن زیبایی که
فقط غم را هدیه می کنند

عاشق که شدی
یعنی دربند کشیده می شوی
دربند یک حس زیبا
یک اسارت دلنشین
یک اعتیاد خوشایند
همه و همه دست به دست هم تورا به سوی خوشبختی حرکت میدهند
آسمان آبی تر
گلها رنگی تر
پیچک دیوار خانه سبزتر
حتی دیگرهوای بارانی بدنیست بلکه برعکس زیباترین و دل انگیزترین هوای دنیاست
ولبخند میهمان که نه صاحب خانه لبهایت می شود
عاشق که شدی همه چیز زیباترمی شود
تمام وجودت احساس میشود
وهمه چیز اورا به یادت می آورد
صدای قلبت همیشه به گوشت میرسد
ضربانش هرلحظه عشقت را بیادت می آورد
چه حس زیباییست عاشقی
یعنی دربند کشیده می شوی
دربند یک حس زیبا
یک اسارت دلنشین
یک اعتیاد خوشایند
همه و همه دست به دست هم تورا به سوی خوشبختی حرکت میدهند
آسمان آبی تر
گلها رنگی تر
پیچک دیوار خانه سبزتر
حتی دیگرهوای بارانی بدنیست بلکه برعکس زیباترین و دل انگیزترین هوای دنیاست
ولبخند میهمان که نه صاحب خانه لبهایت می شود
عاشق که شدی همه چیز زیباترمی شود
تمام وجودت احساس میشود
وهمه چیز اورا به یادت می آورد
صدای قلبت همیشه به گوشت میرسد
ضربانش هرلحظه عشقت را بیادت می آورد
چه حس زیباییست عاشقی

مینویسم برای تو
مینویسم از حسم نیازم ازدلم
مینویسم بااینکه میدانم آنها را نمیخوانی
همانطور که درچشمانم نوشتم وتو نخواندی
درقلبم نوشتم و تو ندیدی
دردستانم نوشتم و توحس نکردی
اما روزی خواهد آمد
وکسی ازسرزمینی دور خواهد آمد
دفترچه شعرهایم را بازخواهد کرد
دانه دانه شعرهایم را برایت خواهد خواند
آنروز مرا بخاطرخواهی آورد
چشمانم دستانم قلبم همه را بخاطرخواهی آورد
وترجمه میکنی عاشقیم را
آن روز خواهد آمد
مینویسم از حسم نیازم ازدلم
مینویسم بااینکه میدانم آنها را نمیخوانی
همانطور که درچشمانم نوشتم وتو نخواندی
درقلبم نوشتم و تو ندیدی
دردستانم نوشتم و توحس نکردی
اما روزی خواهد آمد
وکسی ازسرزمینی دور خواهد آمد
دفترچه شعرهایم را بازخواهد کرد
دانه دانه شعرهایم را برایت خواهد خواند
آنروز مرا بخاطرخواهی آورد
چشمانم دستانم قلبم همه را بخاطرخواهی آورد
وترجمه میکنی عاشقیم را
آن روز خواهد آمد

نظرات شما عزیزان:
[ سه شنبه 7 آبان 1392 نظر بدهید
]
] [ 21:34 ] [ مهدی ]
[